در ده های گذشته تب صعود به قله های 8000 متری فراگیر شده است و بسیاری از کوهنوردان از سراسر جهان برای انجام این چالش صف کشیده اند. این که این فرایند چگونه و با چه کیفیتی انجام می شود؟ پیامدها و نتایج آن چیست؟ و چگونه می توان از طریق آن به ارزش کوهنوردی افزود، جای تامل دارد. اما با فراگیر شدن این صعودها مردم عادی نیز علاقه مند شدند تا با این قله ها آشنا شوند. به همین دلیل در مقاله «معرفی قله های 8000 متری» با این کوه ها، موقعیت و مشخصات شان بیشتر آشنا می شویم.

چه چیزی درجه سختی یک قله هشت هزارمتری را تعیین می کند؟
پیش از آشنایی با قله های 8000 متری، شاید بد نباشد با معیار تعیین درجه سختی این کوه ها کمی بیشتر آشنا شویم. وقتی کوهنوردان درباره میزان دشواری یک قله صحبت میکنند، معمولا عوامل زیر را در نظر میگیرند:
- دشواری فنی: شیبها، دیواره های یخی، مسیرهای سنگی و پیچیدگی راه.
- تأثیر ارتفاع: کمبود اکسیژن و سرعت سازگاری بدن با ارتفاع.
- شرایط آبوهوا: فراوانی طوفانها و سرعت باد.
- خطرات عینی: بهمن، شکافهای یخی، ریزش سنگ و یخ.
- دسترسی و لجستیک: میزان دورافتادگی یا سهولت دسترسی به کوه.
به یاد داشته باشیم که حتی صعود به «آسانترین» قله هشتهزارمتری نیز بسیار دشوار است و نیاز به آمادگی جسمی بالا، مهارت فنی و سازگاری دقیق با ارتفاع دارد.

14 قله 8000 متری
اما این 14 قله 8000 متری کدامند؟ در زیر این کوه ها به ترتیب ارتفاع معرفی می شوند:
1. قله اورست
قله اورست(Everest) که بلندترین کوه زمین است با ارتفاع ۸۸۴۸ متر بالاتر از سطح دریا، نماد بلندپروازی نهاییِ انسان و اوجِ دستاوردهای کوهنوردی محسوب میشود در مرز نپال و تبت واقع شده است. در زبان تبتی به آن «چومولونگما» میگویند که به معنای «مادر جهان» است. اورست با حضور سترگ و چالشهای افسانهایاش کوهنوردان سراسر جهان را مجذوب خود میکند. اگرچه مسیرهای استاندارد آن شناختهشده و مرسوماند، صعود به این کوه نیازمند آمادگی سختگیرانه، توان بدنی بالا و تابآوری ذهنی است.
کوه اورست خطرهای بسیاری دارد از جمله؛ شکافهای یخی فریبنده، بهمنها و بیماری تهدیدکننده ارتفاع. این کوه هرچند از لحاظ فنی شاید از برخی هشتهزارمتریهای دیگر آسانتر باشد، اما آبوهوای خشن، ارتفاع بسیار بالا و وسعت صعود، آن را به چالشی بهیادماندنی و سخت تبدیل میکند.
نخستین صعود به قله اورست توسط «ادموند هیلاری و تنزینگ نورگی» در سال ۱۹۵۳ انجام شد.

2. قله کی 2
قله کی۲ (K2) با ارتفاع ۸۶۱۱ متر در رشتهکوه قراقروم در مرز پاکستان و چین واقع شده است. این قله بهعنوان یکی از دشوارترین و خطرناکترین کوه ها در جهان شهرت دارد. صعود به کی 2 که به «کوه وحشی» موسوم است، نیازمند مهارت فنی استثنایی، استقامت و شجاعتی فراوان دارد. دیوارههای سنگیِ عمودی، شیبهای تند و آبوهوای غیرقابلپیشبینی، این قله را آزمونی سخت برای اراده انسانی ساخته است.
کوه کی۲ بهخاطر دشواری تکنیکی بسیار زیاد، ریزش بهمن و شرایط جوی سخت بدنام است! مسیرهای آن پیچیدهاند و شامل بخشهای یخی و سنگیِ شیبدار است. این کوه در میان هشتهزارمتریها یکی از بالاترین نرخهای مرگومیر را دارد که همین مسئله آن را به چالشی نهایی برای کوهنوردان نخبه تبدیل کرده است.
نخستین صعود به قله کی 2 توسط «آشیل کمپانیونی و لینو لاچدلی» کوهنوردان بریتانیایی در سال ۱۹۵۴ انجام شد.

3. قله کانچن جونگا
قله کانچنجونگا(Kanchenjunga) که با ارتفاع ۸۵۸۶ متر در مرز نپال و هند واقع شده است. این کوه در نزد جوامع محلی بسیار مورد احترام است و بار معنوی عمیقی دارد. نام آن به معنی «پنج گنج برفی» تعبیر شده که نماد پنج قله مقدس پیرامون بلندترین نقطه است. زیبایی باشکوه، بههمراه دورافتادگی و دشواریهای زمینی، قله کانچنجونگا را به مقصدی خواستنی و در عین حال بسیار چالشبرانگیز برای کوهنوردان تبدیل کرده است.
کوه کانچنجونگا بهخاطر شیبهای تند و پوشیده از یخ، آبوهوای ناپایدار و ریزش همیشگی بهمن، خطرناک شناخته میشود و از جمله سختترین کوهها به شمار میآید. بسیاری از کوهنوردان برای احترام به جایگاه مقدس این کوه، کمی مانده به قله دست از صعود میکشند تا پاکی معنوی آن حفظ شود، در حالی که با یکی از دشوارترین چالشهای کوهنوردی روبهرو هستند.
نخستین صعود به قله کانچن جونگا توسط «جو براون و جورج بند» کوهنوردان بریتانیایی، در سال ۱۹۵۵ انجام شد.

4. قله لوتسه
قله لوتسه(Lhotse) چهارمین قله بلند جهان با ارتفاع ۸۵۱۶ متر، به نزدیکیاش به اورست شهرت دارد. به همین دلیل بخش زیادی از مسیر آغازین صعود به قله لوتسه با اورست مشترک است.
دیواره جنوبی این کوه یکی از چالشبرانگیزترین و تحسینبرانگیزترین رویاروییها در کوهنوردی است و کوهنوردان نخبهای را جذب میکند که در پی مهارتهای فنی و ماجراجوییِ چالشی هستند. این مسیر صعود به کوه لوتسه یک صعود فنی بسیار دشوار است با دیوارههای یخی و سنگی تند، شرایط چالشبرانگیز و ریسک مداوم ریزش بهمن. اگرچه مسیر استاندارد اغلب توسط کوهنوردانی دنبال میشود که همزمان به اورست نیز صعود می کنند، اما صعود به قله لوتسه خود نیازمند استقامت، مهارت و تابآوری ذهنی است.
نخستین صعود به قله لوتسه توسط «ارنست رایس و فریتس لوخیسینگر» کوهنوردان سوئیسی، در سال ۱۹۵۶ انجام شد.

5. قله ماکالو
قله ماکالو(Makalu)، با ارتفاع ۸۴۸۵ متر (در مرز نپال و تبت)، به خاطر شکل هرمگونِ چشمگیرش که با شیبی تند بر فراز یخچالهای اطراف افراشته شده، معروف است. فرم خاص و دورافتادگی این کوه آن را به یکی از چشمگیرترین و از لحاظ فنی دشوارترینِ هشتهزارمتریها بدل کرده است و تنها کوهنوردان بسیار ماهر و مصمم را جذب میکند.
ماکالو چالشهای فنی سختی دارد، از جمله دیوارههای سنگی و یخی تند، یالهای تیز و قرارگیری در معرض آبوهوای سخت هیمالیا. کوهنوردان برای عبور از این شیبهای سرسخت به مهارت، تابآوری و برنامهریزی دقیق نیاز دارند. موفقیت در صعود به قله ماکالو نوعی معیار در مهارتِ کوهنوردیِ حرفه ای محسوب میشود.
نخستین صعود به قله ماکالو توسط «ژان کوزی و لیونل ترا» کوهنوردان فرانسوی، در سال ۱۹۵۵ انجام شد.

6. قله چو اویو
قله چو اویو(Cho Oyo) با ارتفاع ۸۱۸۸ متر، در کنار گذرگاه «نانگپا لا» در میان نپال و تبت قرار دارد و بهخاطر این که یکی از هشتهزارمتریهایی است که بیشترین صعود را دارد، شناخته میشود. مسیرهای نسبتا کمتر فنی و متعادل آن، این قله را به گزینهای جذاب برای کوهنوردانی تبدیل کرده که میخواهند تجربه ارتفاع بسیار بالا را داشته باشند ولی با چالشهای فنیِ شدیدِ کوههایی مانند کی۲ یا ماکالو روبهرو نشوند.
هرچند قله چو اویو بهعنوان یکی از دسترس پذیرترین هشتهزارمتریها شناخته میشود، ولی همچنان به سازگاری محیطی(Acclimation) دقیق، استقامت بدنی و تابآوری ذهنی بالا نیاز دارد. هوای رقیق، شرایط سخت و ارتفاع، صعود به قله چو اویو را به موضوعی جدی تبدیل میکند و به کوهنوردان یادآوری میکند که حتی آسانترین ها نیز دشوار هستند!
نخستین صعود به قله چو اویو توسط «هربرت تیچی، جوزف یوخلر و پاسنگ دوآ لاما» کوهنوردان اتریشی، در سال ۱۹۵۴ انجام شد.

7. قله داولاگیری
قله داولاگیری(Dhaulagiri)، هفتمین کوه مرتفع جهان با بلندای ۸۱۶۷ متر در نپال قرار دارد. نام این کوه از زبان سانسکریت به معنی «کوه سفید» گرفته شده که اشاره به شیبهای برفی درخشان آن دارد. این کوه منزوی و باشکوه، بهصورت برجستهای از میان زمین اطرافش سربرآورده و یکی از چشمگیرترین قلهها در هیمالیا محسوب میشود. کوه داولاگیری آخرینِ هشتهزارمتریهای کلاسیک بود که کوهنوردان موفق به صعود کامل آن شدند. این امر، شهرت آن را بهعنوان چالشی دشوار برای کوهنوردان ارتفاع بالا تثبیت کرده است.
داولاگیری بهخاطر آبوهوای غیرقابلپیشبینی، طوفانهای ناگهانی و خطر زیاد بهمن شهرت دارد. شیبهای تند و در معرض دید آن، مهارت فنی استثنایی، برنامهریزی دقیق و تابآوری ذهنی بالایی را طلب میکند و فارغ از زیباییِ منزوی آن، یک آزمون واقعی از توانایی کوهنوردی سطح بالاست.
نخستین صعود به قله داولاگیری توسط «کورت دیمبرگر، پیتر دینر، و ارنست فورر» (گروه سوئیسی-اتریشی)، در سال ۱۹۶۰ انجام شد.

8. قله ماناسلو
قله ماناسلو(Manaslu) با ارتفاع ۸۱۶۳ متر در نپال واقع شده است. نام این کوه از واژه سانسکریت «ماناسا» به معنی «روح» گرفته شده و بهعنوان «کوه روح» شناخته میشود. این کوه نزد جوامع محلی مقدس است و با شیبهای زیبا، موقعیت دورافتاده و چالش بدنی و ذهنی که می طلبد، کوهنوردان را جذب میکند. قله ماناسلو گزینهای محبوب برای کوهنوردانی است که میخواهند تجربه یک هشتهزارمتری شناختهشده را داشته باشند ولی با دشواری فنی شدیدِ برخی همسایهها روبرویند!
هرچند ماناسلو نسبتا در میان هشتهزارمتریها دسترس پذیرتر است، اما کوهنوردان باید با آبوهوای غیرقابلپیشبینی، برف عمیق و خطر مداوم بهمن مقابله کنند. موفقیت در صعود به این قله نیازمند سازگاری دقیق با محیط(Acclimation)، استقامت بالا و احترام به محیط چالشبرانگیز و دورافتاده کوه است.
نخستین صعود به قله ماناسلو توسط «توشیو ایمانیسی و گیالزن نوربو» کوهنوران ژاپنی، در سال ۱۹۵۶ انجام شد.

در کوهپیما بخوانید: معرفی قله پوبدا
9. قله نانگا پاربات
قله نانگا پاربات(Nanga Parbat) نهمین کوه بلند جهان با ارتفاع ۸۱۲۶ متر در منطقه گلگت – بلتستان پاکستان واقع شده است. این قله به خاطر شیبهای کاملا نمایان و بدون پوشش به نام «کوه برهنه» نام گذاری شده است و به برای خطرِ فوقالعاده و شهرت مرگبارش شناخته می شود. حضور سترگ آن و توپوگرافی سختش سالهاست حتی کوهنوردان خبره را به چالش کشیده است و آن را به یکی از کوههایی تبدیل کرده که ترس و احترام را با هم در دلها برمی انگیزد.
دیواره روپال قله نانگا پاربات، یکی از مرتفعترین دیوارههای کوهستانی جهان است که صعود از آن نیاز به مهارت فنی فوقالعاده، استقامت بدنی و تابآوری ذهنی بالا دارد. کوهنوردان هنگام صعود به این کوه با بخشهای یخی و سنگیِ شیبدار، بهمنهای مکرر و هوای بسیار سخت روبرو هستند که شهرت قله نانگا پاربات را به عنوان یکی از خطرناکترین و دشوارترین صعودها بین هشتهزارمتریها تثبیت کرده است.
نخستین صعود به کوه نانگا پاربات توسط «هرمان بول» اتریشی، در یک صعود تک نفره در سال ۱۹۵۳ انجام شد.

10. قله آناپورنا 1
قله آناپورنا 1(Annapurna 1) با ارتفاع ۸۰۹۱ متر در نپال واقع شده است. این کوه بهخاطر زیبایی خیرهکننده و خطر فوقالعادهاش شناخته میشود. شیبهای برفی بلند و موقعیت دورافتادهاش آن را به چالشی بزرگ در کوهنوردی سطح بالا بدل کرده است. کوه آناپورنا 1 نخستین هشتهزارمتری است که صعود شده است. این صعود نقطه عطفی تاریخی در کاوش هیمالیا بود.
قله آناپورنا 1 بهخاطر نرخ بالای مرگومیر ناشی از شیبهای پُرخطر بهمنزا، هوای غیرقابل پیشبینی، و بخشهای فنی دشوار شناخته می شود. صعود به این کوه نیازمند مهارت ویژه، برنامهریزی دقیق، و تابآوری بسیار بالا است. ایستادن بر روی این قله جزو موفقیتهای بزرگ در کوهنوردی به شمار میآید.
نخستین صعود به قله آناپونا 1 توسط «موریس هِرزُگ و لوی لاشنال» کوهنوردان فرانسوی، در سال ۱۹۵۰ انجام شد.

11. قله گاشربروم 1
قله گاشربروم 1 (Gasherbrum I)که به «قله مخفی» نیز معروف است، با ۸۰۸۰ متر ارتفاع در مرز چین و پاکستان قرار دارد. این کوه که در رشتهکوه قراقروم و دور از مسیرهای پرتردد واقع شده، یکی از هشتهزارمتریهایی است که کمتر صعود میشود و حس انزوا برای کوهنوردان به همراه دارد. شیبهای عظیم پوشیده از برف و یالهای صخرهای ناصاف، چشماندازی فوقالعاده و در عین حال آزمونبرانگیز برای ماجراجویان فراهم میآورد.
صعود به قله گاشربروم 1 نیازمند مهارت کوهنوردی فنی قوی، بهویژه بر روی سطوح یخی و سنگیِ شیبدار است. آبوهوای ناپایدار قراقروم به همراه طوفانهای ناگهانی، باد و سرمای شدید، هر اکسپدیشن را به آزمونی جدی از استقامت، مهارت و برنامهریزی دقیق تبدیل میکند.
نخستین صعود به قله گاشربروم 1 توسط «پیت شونیگ و اندرو کافمن» کوهنوردان آمریکایی، در سال ۱۹۵۸ انجام شد.

این مقاله را از قلم نیندازید: درجه سختی صعود
12. قله برود پیک
قله برود پیک(Broad Peak)، دوازدهمین کوه بلند جهان با ارتفاع ۸۰۵۱ متر میان پاکستان و چین قرار دارد. این کوه نامش – کوه گسترده – را از یال قله گرفته است که بیش از ۱٫۵ کیلومتر امتداد دارد. این قله منطقه دوردست قراقروم، ترکیبی از طبیعت بزرگمنظرِ کوهستانی، دشتهای برفی پهناور و چشماندازهای حیرتآور دارد، که در عین دیدنی بودن، صعودی دشوار دارد.
اگرچه قله برود پیک معمولا از همسایههای فنی اش خطر کمتری دارد، اما کوهنوردان باید با خستگی بلندمدت ارتفاع، شرایط جوی طاقتفرسا و طولانی بودن یال قله مقابله کنند. موفقیت در صعود به آن نیازمند سازگاری (Acclimation) دقیق با محیط، استقامت بلندمدت و احترام و هماهنگی به شرایط نامتعارف کوهستان است.
نخستین صعود به قله برود پیک توسط «هرمان بول، کورت دیمبرگر و مارکوس شموک»، کوهنوردان اتریشی در سال ۱۹۵۷ انجام شد.

13. قله گاشربروم 2
قله گاشربروم 2 (Gasherbrum II)، با ارتفاع ۸۰۳۵ متر، در منطقه دوردست قراقروم قرار دارد و اغلب به عنوان یکی از هشتهزارمتریهای نسبتا دسترسپذیر برای کوهنوردانی با مهارت و تجربه متوسط فنی شناخته میشود. همچنین شیبهای برفی و یالهای چشمگیرش چالشی بصری فراهم میآورد.
با وجود این که دشواری فنی قله گاشربروم 2 کمتر از قلههای فنیترِ اطراف است، اما هنوز چالشهای ارتفاع بالا را دارد: تغییرات ناگهانیِ هوا، سرمای شدید، و فشار بدنی بلندمدت در ارتفاع بالای ۸۰۰۰ متر؛ بنابراین برنامهریزی دقیق و تابآوری بالا برای صعود به آن ضروری است.
نخستین صعود به قله گاشربروم 2 توسط «فریتز موراوِک، یوسف لارش و هانس ویلِنپارت» کوهنوردان اتریشی، در سال ۱۹۵۶ انجام شد.

14. قله شیشا پانگما
قله شیشا پانگما(Shisha pangma)، چهاردهمین کوه مرتفع جهان با ارتفاع ۸۰۲۷ متر، بهطور کامل در قلمرو تبت واقع است و یکی از هشتهزارمتریهایی است که کمتر صعود می شود. این کوه با آن که کمتر شناختهشده است، بهخاطر زیبایی خالص، دامنههای برفی دستنخورده، یالهای ظریف و حضور آرام و باشکوهش، کوهنوردان و عکاسان را مجذوب میکند.
قله شی شا پانگما اگرچه از لحاظ فنی دشواری کمتری نسبت به بعضی از هشتهزارمتریها دارد، اما هنوز کوهنوردان را با ارتفاع شدید، هوای بد، و فشار بدنی حاصل از قرارگیری بلندمدت در ارتفاع بالا به چالش میکشد. اکلیماسیون و آمادهسازی دقیق برای صعود ایمن و موفق به این قله ضروری است.
نخستین صعود به قله شی شا پانگما توسط «ژو جینگ» و تیمش(گروه چینی)، در سال ۱۹۶۴ انجام شد.