کوه ها همواره کانون توجه انسان بوده اند. در زمان های دور، هنگامی که بیشتر آتشفشان ها فعال بودند و آدمی قائل به پرستش عناصر طبیعت بود، با نذر کردن سعی میکرد تا از خطرات و آسیب احتمالی کوه ها خود را محفوظ نگه دارد. ترس و احترام به کوه در دوره های بعد همچنان در فرهنگ ها باقی ماند. بشر کوه های مرتفع و پوشیده از ابرها را بعنوان نزدیک ترین اماکن به خدایان می دید. در اساطیر و دین های هزاره های جدید نیز این عنصر طبیعت همچنان مورد توجه بود….و انسان امروز همان راه نیاکان خود را ادامه می دهد. نگاهی کوتاه به «کوه در اساطیر و کوه های اسطوره ای» می تواند اهمیت کوه در فرهنگ های مختلف را به ما یادآوری کند.
پیش درآمد در باب کوه های اسطوره ای
کوه در اساطیر ایران جایگاهی بسیار ویژه دارد. این غول های خفته زمین، نه تنها عنصری طبیعی، بلکه نمادی از قدرت، پایداری و ارتباط میان آسمان و زمین بوده اند. در باورهای ایرانیان باستان، کوه ها ستون هایی هستند که آسمان را بر دوش می کشند و محل سکونت ایزدانند.
در اسطوره شناسی یونان، کوه اُلَمپ چنین جایگاهی دارد. مردم چین به وجود روح کوه ها اعتقاد دارشتند و این که برخی از آن ها به جهان زیر زمین راه داشته، بعضی مکان جاودانگی و شماری نیز مرکز جهان هستند. کوه اتوکن در سنگ نوشته های ترکیه مقدس شمرده شده و در اساطیر نیز از جایگاه مهمی برخوردار است. زائران ژاپنی کوه مقدس فوجی یاما را زیارت می کنند. در ادیان ابراهیمی نیز قداست کوه حفظ شده است. یهودیان کوه سینا در شبه جزیره سینا در مصر را محل وحی ده فرمان و گفتگوی موسی با یهوه می دانند. به عقیده مسیحیان تپه گلگتا (جلجتا) در اورشلیم که در آن عیسی به صلیب کشیده شد، در مرکز جهان واقع شده است. مسلمانان نیز کوه حرا در مکه را محل بعثت پیامبرشان و نازل شدن قرآن بر او می دانند.
کوه در ایران باستان
در ایران باستان کوه ها به عنوان ستون هایی محکم و پایدار تصور می شدند که آسمان را بر روی خود نگه می دارند. این باور نشان از اهمیت کوه ها در حفظ نظم کیهانی داشت. قله های بلند نزدیک ترین نقطه به آسمان و محل سکونت ایزدان و ارواح پاک بودند. همچنین بسیاری از آداب دینی و آیین های باستانی ایرانیان بر روی کوه ها برگزار می شد. این نشان از تقدس و ارتباط نزدیک کوه ها با فرهنگ آنان داشت. همچنین کوه ها به دلیل استواری و پایداری شان، نمادی از قدرت و استقامت در برابر نیروهای اهریمنی محسوب می شدند.
با کوهپیما همراه باشید: کوه قاف
کوههای مهم در اساطیر و تاریخ ایران
البرز
البرز کوه، مهم ترین و مقدس ترین کوه در ایران باستان و اساطیر آن است. در ریشه یابی واژه «البرز» آن را بازمانده «هرابرزئیتی» اوستایی و «هَربُرز(هربورچ)» پهلوی دانسته اند. شكل اوستایی «هرابرزئیتی» را ترکیبی از هَرا به معنای كوه، و برزئیتی به معنای بلندی دانسته اند. البته برخی از تاریخ پژوهان، هرا را به معنی نگهبان و پشتیبان و برزئیتی را به معنای بلندی، پشته و كوه می دانند.
در اوستا آمده البرز جایگاه مهر (ایزد روشنایی) و نخستین ایزدِ مینوی است که پیش از برآمدن خورشید از این کوه به همه سرزمین های آریایی می تابد.
«…(بر فراز البرز) نه شب است و نه تاریکی، نه باد گرم می وزد و نه باد سرد، از ناخوشی ها بری و از آلایش و ناپاكی اهریمنی تهی است، مه و بخار از آنجا برنخیزد….» (اوستا)
جایگاه سروش نیز بر فراز كوه البرز، در بارگاهی هزار ستون و ستاره نشان است.
دماوند
این آتشفشان نیمه خاموش، علاوه بر زیبایی طبیعی، در اساطیر ایرانی نیز جایگاه ویژه ای دارد. دماوند محل زندانی شدن ضحاک و دیو سه سر و همچنین محل زندگی سیمرغ، پرنده افسانه ای است.
قاف
کوهی افسانه ای و بلند است که می گویند گرداگرد زمین را پوشانده و خورشید از پشت آن طلوع می کند. کوه قاف مکان چشمه آب حیات نیز ذکر شده و در ادبیات، کنایه از دورترین نقطه جهان است.
الوند
این کوه به لحاظ تاریخی اهمیت بسیار دارد. مادها نخستین پادشاهی ایران، پایتخت خود را در کنار آن بنا کردند. پس از آن ها هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان نیز توجه ویژه ای به این کوه داشتند. سنگ نوشته های عظیم و زیبایی از دوره هخامنشیان هنوز در گنجنامه همدان وجود دارد.
کوه های اسطوره ای در هند
کوه ها در اساطیر هند نیز نقش بسیار مهمی ایفا می کنند. در متون مقدس هندوئیسم، بودیسم و جینیسم، کوه ها با جزئیات و اهمیت خاصی توصیف شده اند.
کوه مرو (سومرو) (Meru)
مرو، به عنوان مرکز جهان و کوهی طلایی و درخشان، در بسیاری از متون مقدس هند باستان توصیف شده است. این کوه به عنوان محل اقامت خدایان اصلی مانند برهما، ویشنو و شیوا شناخته می شود. کوه مرو نماد ثبات، کمال و مرکزیت است. این کوه به عنوان محوری در نظر گرفته می شود که تمام جهان را به هم متصل می کند.
کوه هیمالیا
رشته کوه هیمالیا در اساطیر هند از جایگاه ویژه ای برخوردار است. آن ها باور داشتند بر روی بلندترین قله رشته کوه های هیمالیا، محور سه جهان و جایگاه خدایان بزرگی چون ایندرا و برهما قرار دارد. هیمالیا به عنوان خانه برف و سرما، نمادی از پاکی و تقدس است. این کوه همچنین به عنوان محل زندگی رشی ها(Rishi) (حکیمان نگهبان دانش) شناخته می شود.
کوه ویندهیا (Vindhya)
ویندهیا در زبان هندی به معنی کوه جنوبی می باشد. افسانه های زیادی در مورد این کوه وجود دارد. در برخی از اساطیر، ویندهیا که در مادیا پرادش قرار دارد به عنوان رقیب کوه هیمالیا توصیف شده است. این کوه نماد قدرت طبیعت و نیروهای مخرب است. در برخی از داستان ها، ویندهیا به عنوان مانعی برای خدایان یا قهرمانان توصیف شده است.
کوه ماندارا (Mandara)
در افسانه های هندو، کوه ماندارا به عنوان میله ای استفاده شده است که خدایان و شیاطین با هم آن را چرخاندند تا نوشیدنی اَمریتا را به دست آورند.
کایلاش (Kailash)،کوهی رازآلود در هیمالیا
کوه کایلاش، قله ای اسرارآمیز و مقدس در رشته کوه های هیمالیا در منطقه خودمختار تبت چین است. این کوه برای پیروان پنج آیین «هندو، بودا، جین، آیاواژی و بون» مکانی مقدس است.
در دین های گفته شده، کوه کایلاش به عنوان مرکز جهان و محوری که آسمان، زمین و جهان زیرین را به هم متصل میکند، شناخته می شود. بر اساس باور پیروان ای دین ها این کوه محل سکونت خدایان و موجودات آسمانی است. برای مثال، در هندوئیسم، اعتقاد بر این است که شیوا، خدای نابودی و آفرینش، در کوه کایلاش ساکن است.
زائران دور زدن کوه کایلاش را به عنوان یک زیارت معنوی و راهی برای نزدیک شدن به روشنگری می دانند و معتقدند که کوه کایلاش دارای انرژی های معنوی قدرتمندی است که می تواند بر روح و روان انسان تأثیر مثبت بگذارد.
به دلایل زیر تا کنون کسی به این کوه صعود نکرده است:
- برای پیروان ادیان پنج گانه، صعود به قله کایلاش بی احترامی به مقدسات محسوب می شود.
- مردم محلی معتقدند که صعود به قله باعث خشم خدایان و عواقب ناگوار می شود.
- دولت چین به دلایل محیط زیستی و مذهبی، صعود به قله کایلاش را ممنوع کرده است.
سه کوه مقدس ژاپن
در فرهنگ و اساطیر ژاپن نیز کوه ها همواره جایگاهی ویژه داشته اند. آن ها نه تنها به عنوان عناصر طبیعی، بلکه به عنوان نمادهای قدرت، زیبایی و معنویت مورد احترام بوده اند. در باورهای ژاپنی، کوه ها محل سکونت خدایان و ارواح هستند. صعود به کوه به معنای نزدیک شدن به قلمرو فرازمینی و بدست آوردن برکت و روشن بینی است. همچنین کوه ها نماد پاکی و خلوص هستند و صعود به قله آن ها به معنای رهایی از آلودگی های دنیوی و رسیدن به تعالی است. از سوی دیگر کوه ها که بسیاری از رودخانه ها و چشمه ها از آن ها سرچشمه می گیرند پدیدآورنده زندگی هستند و آب آن ها مقدس شمرده می شود.
از میان هزاران کوه در این سرزمین، سه کوه به دلیل اهمیت مذهبی و فرهنگی خود، به عنوان “سه کوه مقدس ژاپن” شناخته می شوند. این سه کوه عبارتند از:
کوه فوجی (Fuji-san)
بی تردید مشهورترین کوه ژاپن و نماد این کشور است. فوجی بلندترین کوه ژاپن و یک آتشفشان خاموش است. این کوه به دلیل شکل مخروطی کامل و زیبایی بکرش، از دیرباز مورد ستایش بوده و در آثار هنری و ادبیات ژاپنی جایگاه ویژه ای دارد. فوجی در آیین شینتو کوهی مقدس و محل سکونت خدایان است.
بخوانید: کوه در فرهنگ ایران
کوه هاکو (Haku-san)
کوه هاکو در مرز سه استان گیفو، فوکوئی و ایشیکاوا واقع شده است. این کوه نیز مانند فوجی، یک آتشفشان خاموش است و در اطراف قله آن دریاچه های زیبایی وجود دارد. کوه هاکو در آیین شینتو و بودایی کوهی مقدس و محل زیارت است.
کوه تاته (Tateyama)
کوه تاته در رشته کوه های هیدا واقع شده است. این کوه به دلیل طبیعت بکر و مناظر زیبایش، یکی از محبوب ترین مقاصد کوهنوردی در ژاپن است. کوه تاته نیز در آیین شینتو و بودایی اهمیت مذهبی دارد و مقدس است.
صعود به این کوه ها یک سنت ملی در ژاپن است و هر ساله هزاران نفر برای زیارت و کوهنوردی به این مناطق سفر می کنند.
کوه در اساطیر سرخپوستی
شاید با صراحت بتوان گفت هیچ قوم و قبیله ای مانند سرخ پوست ها با طبیعت مانوس نبوده اند. بر همین اساس کوه ها نیز همچون دیگر عناصر طبیعی در تاریخ و اسطوره های سرخ پوستی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده است. آن ها نه تنها به عنوان عناصر طبیعی، بلکه به عنوان نمادی از قدرت، ارتباط با جهان روحانی و سرچشمه زندگی نیز در نظر گرفته می شدند.
بسیاری از قبایل سرخ پوستی معتقد بودند که کوه ها ستون هایی هستند که آسمان را به زمین متصل می کنند. قله های بلند کوه ها به عنوان دروازه ای به جهان روحانی و مکانی برای ارتباط با خدایان و نیاکان در نظر گرفته می شدند. بسیاری از خدایان و ارواح در اساطیر سرخ پوستی در کوه ها ساکن بودند. این کوه ها به عنوان خانه خدایان طوفان، شکار و حاصلخیزی شناخته می شدند. آن ها معتقد بودند آب های جاری از کوه ها، منبع حیات هستند و قدرت پاکیزگی و تجدید حیات دارند.
آن ها کوه ها را مکان های مقدس برای انجام مراسم مذهبی و آیین های گذار می دانستند و برای دعا، نیایش و ارتباط با جهان روحانی به کوه ها می رفتند. کوه های راکی و آپالاچی، مقدس ترین کوه های سرخ پوستان بودند.
کوه ها در هنر سرخ پوستی به صورت های مختلفی به تصویر کشیده شده اند. آن ها اغلب با خطوط ساده و نمادین نمایش داده می شوند و با عناصر طبیعی دیگری مانند خورشید، ماه و ستارگان همراه هستند.
کوه در اساطیر اروپا
کوه ها در اساطیر اروپا نیز همانند بسیاری از فرهنگ های دیگر، نمادهای قدرتمندی بودند که به عنوان ستون های آسمان، خانه خدایان و سرچشمه حیات شناخته می شدند. با توجه به تنوع فرهنگی گسترده در قاره اروپا، باورها و اسطوره های مرتبط با کوه ها نیز بسیار متنوع است.
در بسیاری از اساطیر اروپایی، کوه ها به عنوان ستون هایی محکم در نظر گرفته می شدند که آسمان را بر روی زمین نگه می دارند. قله های بلند کوه ها اغلب به عنوان دروازه ای به جهان روحانی و مکانی برای ارتباط با خدایان در نظر گرفته می شدند.
کوه های بلند و صعب العبور اغلب به عنوان خانه خدایان و ارواح در اساطیر اروپایی توصیف می شدند. این کوه ها مکان های مقدسی بودند که برای انجام مراسم مذهبی و نیایش مورد استفاده قرار میگرفتند.
در یونان باستان کوه اُلَمپ به عنوان خانه خدایان یونانی شناخته می شد و زئوس، پادشاه خدایان، در قله المپ بر تخت زرین خود تکیه می زد.
در اساطیر ژرمنی کوه آسگارد به عنوان خانه خدایان نورِس شناخته می شد و اودین، پادشاه خدایان، در قله آسگارد بر تخت خود می نشست.
کوه ها فرهنگ های اروپایی نیز منبع حیات و باروری بودند. آب های جاری از کوه ها، رودخانه ها و چشمه ها را تغذیه می کردند و به همین دلیل، کوه ها به عنوان نمادی از تجدید حیات و پاکیزگی شناخته میشدند.
کوههای اسطوره ای در اروپا
اساطیر یونانی
علاوه بر المپ، کوه های دیگری مانند اتنا و پارناسوس نیز در اساطیر یونانی اهمیت زیادی داشتند.
اساطیر رومی
رومیان بسیاری از اساطیر یونانی را به تصرف خود درآوردند و کوه های مقدس یونانی را با نام های رومی خود می شناختند.
اساطیر ژرمنی
کوه های آسگارد، یوتون هایم (Jotunheimer)(خانه غول ها) و نیفلهایم (Niflweimer)(سرزمین مه) در اساطیر ژرمنی اهمیت زیادی داشتند. از هر دو کوه در اسطوره های اسکاندیناوی هم نام برده شده است.
اساطیر سلتیک
در اساطیر سلتیک، کوه ها اغلب با جهان زیرین و دنیای مردگان مرتبط بودند.